بازاریابی سبز
بازاریابی سبز:بحرانهای انرژی در اواسط دهه ۱۹۷۰، موج اولیه تحقیقات پیرامون موضوعات زیست محیطی را در اوایل دهه ۱۹۸۰ به دنبال داشت. با وجود این، از دهه ۱۹۹۰ به بعد بود که همنوایی بیشتر دانشمندان، از پیامدهای وخیم فعالیتهای اقتصادی بشر روی تعادل اکولوژیکی زمین و بقا در آینده خبر داد. در واقع دهه ۱۹۹۰ را دهه محیط زیست نامیده اند؛ بطوریکه نگرانیهای اجتماعی و زیست محیطی اهمیت و الویت بیشتری را در تصمیمات انتخاب محصول از دیدگاه مصرف کنندگان و تامین کنندگان هوشیار پیدا کرده است.
ادبیات نظری استراتژِی بازاریابی سبز
ریشه بازاریابی سبز به امواج نگرانیهایی در دهه ۱۹۷۰ بر میگردد که مفهوم بازاریابی اکولوژیکی به وجود آمد. این مساله بیشتر با ضلعی در ارتباط بود که بیشترین تاثیر محیطی را داشتند و با پیشرفت تکنولوژیهای جدید مشکلات محیطی خاص کمتر شد. عکس العمل افراد آکادمیک بازاریابی و شاغل نسبت به مسائل محیطی که در اواخر دهه ۱۹۸۰ اوایل دهه ۱۹۹۰ به وجود آمد یک احساس طبیعتدوستی بود. با این وجود تفاوتهای مهمی بین جنبش محیطی دهه ۱۹۷۰ و جنبش سبز امروزه وجود دارد(حکاکی و همکاران،۱۳۸۹).
ادبیات نظری استراتژِی بازاریابی سبز
امروزه بازاریابی سبز بیشتر به عنوان یک مفهوم عمومی مطرح میشود این مفهوم در سال ۱۹۸۰ در اروپا هنگامی که تولیدات ویژه به عنوان آسیب رسان به جو زمین بودند مطرح شد عباراتی شبیه آزاد سازی فسفات، قابلیت بازیافت، قابلیت تعویض، دوستانه رفتار کردن با لایه ازن و دوستار محیط زیست، اغلب چیزهایی هستند که بیشتر مشتریان مرتبط با بازاریابی سبز میدانند این اصلاحات تقاضاهایی برای بازاریابی سبز هستند و بازاریابی سبز یک مفهوم بسیار گسترده است که میتوان در کالاهای مصرفی، کالاهای صنعتی و حتی خدمات بکار برد. بنابراین آمیخته بازاریابی سبز به عنوان یک طیف گسترده از فعالیتها شامل اصلاح کالا، تغییر در فرآیند تولید، تغییرات در بسته بندی و همچنین اصلاح تبلیغات است. گرچه مسائل محیطی بر همه فعالیتهای انسان تاثیر گذاشته است. یکی از حوزههای کاری که در آن مسایل محیطی بیشترین بحثها را در خبرهای حرفه ای و داغ دریافت میکند بازاریابی است. واژههایی مثل بازاریابی سبز و بازاریابی محیطی اغلب در خبرهای معروف ظاهر میشوند. دولتهای زیادی در دنیا درباره فعالیتهای بازاریابی سبز نگران هستند و تلاش میکنند که به آنها نظم ببخشند(کای و همکاران،۲۰۱۵). برای مثال، در آمریکا کمیسیون تجارت فدرال و انجمن ملی وکلای عمومی اسناد گسترده ای را توزیع کردند که مسایل مربوط به بازاریابی سبز را بررسی کردند. یکی از بزرگترین مشکلات در حوزه بازاریابی سبز این است که تلاشهای کمی برای بازاریابی سبز یا محیطی صورت گرفته است(نخعی و خیری،۱۳۹۱).
ادبیات نظری استراتژِی بازاریابی سبز
تعریف بازاریابی سبز
انجمن بازاریابی آمریکا بازاریابی سبز را به عنوان مطالعه و بررسی جنبههای مثبت و منفی فعالیتهای بازاریابی در آلودگی، تهی سازی (کاهش) انرژی و کاهش منابع انرژی تعریف میکند(کومار و همکاران،۲۰۱۳). این تعریف سه جز کلیدی را در خود دارد:
آن یک زیر مجموعه از کل فعالیت بازاریابی هست، هم تأثیرات مثبت و هم منفی فعالیتها بررسی میکند و یک طیف کوچکی از موضوع محیطی مورد بررسی هست. نوع انسان خواستههای نا محدود دارد و منابع در روی زمین محدود هست بازاریابی سبز به اینکه چطور فعالیتهای بازاریابی به استفاده از این منابع محدود، همچنین ارضای نیاز مصرف کنندگان، هم شخصی و هم صنعتی و دستیابی به اهداف سازمانی نگاه میکند(شمرا و رایلر ،۲۰۱۴).
روند بلندمدت گذشته، سلطه روزافزون مردم بر طبیعت بوده است؛ ولی به تازگی مردم به محدودیت منابع طبیعی پی برده اند. برخی از شرکتها تجربه ای را آغاز کرده اند که به موجب آن ارزشهای مبتنی بر محیط را میپذیرند و این دیدگاهها مؤید این است که ما باید با محیط و زمین زندگی هماهنگ تری داشته باشیم ما نباید برای منافع خویش زمین را از منابع تهی سازیم و به ویژه در مورد منابع غیر قابل تجدید دقت بیشتری به عمل آوریم و نباید به روشی ناپایدار توسعه یابیم بر اساس مجموعه دیدگاههایی به نام بوم شناسی ژرف ارائه شده از فیلسوف معروف اسکاندیناوی به نام آرنه نائس و با توجه به آگاهیهایی که در باره محیط داریم، تصور این موضع چندان ساده نیست شاید بن و جری و بادی شاپ از بهترین نمونههای این شرکتها باشند.